دلنوشته

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۶ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

از ماه ها قبل زمزمه ی آمدن ارباب به گوش همه رسیده بود.

 همین کمتر از دو ماه قبل هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال به استناد تصمیم کمیته فنی تا آستانه اخراج اسکوچیچ رفتند و به صورت رسمی هم اعلام کردند.

این کار دو دستگی عجیبی بین بازیکنان تیم ملی و البته مردم به راه انداخت.

بعد از 48 ساعت دوباره اسکو بر مسند سرمربیگری ایران نشست.

اما همه میدانستند که این آرامش قبل از طوفان است، شاید بگویید کدام طوفان؟

طوفان یعنی بازگشت مدیری فاسد به نام تاج و کاندید شدنش برای باز پس گیری پست ریاست فدراسیون!!!

قبل تر راجب ارباب رانت ها با شما عزیزان گفتگو کرده ایم و علاقه ای به صحبت مجدد در مورد این آقا را نداریم...

روز گذشته بعد از انتصاب ارباب رانت ها به عنوان ریاست مهم ترین فدراسیون ورزشی ایران کارلوس کیروش دوباره به عنوان سرمربی ایران انتخاب شد!!!!!!!!!!!

طوفان کار خودش را کرد و نابودی را به بدن نیمه جان یوزپلنگ داد....

مرد آرام و جنتلمن کروات با ناراحتی و بغضی عجیب ساختمان خیابان سئول را ترک کرد، فقط کافی است شما لحظه ای خود را به جای اسکو قرار دهید!

فرض کنید شما تیمی را تحویل گرفته اید که در آستانه حذف در مرحله اول انتخابی جام جهانی است و هیچکسی جرات پذیرفتن مسئولیت آن تیم را ندارد، میگوید چرا؟

چون کسی نمیخواهد بدنامی نرسیدن به جام جهانی را در کارامه اش قرار دهد و از طرفی به مرد منفور یک ملت بدل گردد.

فدراسیون در آستانه نابودی کامل است و رئیس بی کفایت به بهانه مشکل قلبی فرار کرده ، ساختمان فدراسیون در اختیار طلبکاران قرار گرفته ، خلاصه اش می شود شیر تو شیر...

حالا فردی جرات . ریسک این تیم را پذیرفته  و قبول زحمت کرده.

خوشبین ترین اهالی آن سرزمین هم فکر چنین نتایجی را نمی کردند چرا که در دوره ارباب هرگز ایران عراق را نبرده بود.

مرد آرام کروات بهترین نتیجه ممکن را به دست آورده و غرور از دست رفته را بازگردانده و از آن طرف سریع ترین سعود تاریخ یک تیم 
آسیایی را در تاریخ رقم زده.

قاعدتاً در تمام دنیا مردی که نا امیدترین مردم را به غرور و عزت قبل برساند مجسمه اش را میسازند ، شاید کم ترین کاری که برای او انجام میدهند تکریم و نهایت احترام است ، این حداقل رفتار با اوست.

اما اینجا ایران است!

سرزمین نا امیدهای متوقع.

سرزمین مدیران بی لیاقت.

سرزمین بی معرفت ها ....

مرد کروات در نهایت تنهایی جایگاهش را به ارباب داد!

ارباب شکست خورده که در همه جا حتی به عنوان نوکر او را نمی خواهند...

دوباره دوره استعمار مرد پرتغالی آغاز شد

ما عادت به تحقیر کرده ایم 

و این چیز عجیبی نیست 

آقای کیروش لطفاً همان همیشگی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۰:۳۳
ARYANA

شما را نمیدانم ولی من در عصرها بسیار دلتنگ می شوم.

عصر ها  بغض عجیبی دارد که گاهاً تلخ است.

انگار لحظات برایت حرمت عجیبی پیدا میکنند.

اصلاً تا  به حال به این موضوع فکر کرده ای که برخی لحظات حرمت عجیبی دارند!

شاید در آن لحظه هیچ اتفاق خاصی نیفتاده باشد ولی حال دل و روح شما بسیار عجیب و خوش است.

به طوری که اصلاً شاید نخواهی آن لحظه تمام شود و دوست داری عقربه های ساعت همانجا متوقف شود.

همه ی ما از این دست  احوالات را تجربه کرده ایم.

این قصه شامل ماه های سال نیز می شود.

مثلا در اواخر اسفند مردم شاد تر هستند و بغض شیرینی دارند دقیقاً بر عکس شهریور ماه که یک بغض تلخ  در گلو گیر کرده است!

حقیقتاً دلتنگی چیز خوبی نیست...

من در عصر ها احساسات عجیبی دارم.

گاه خوشحال و گاه غمگین

اما نقطه مشترک این عواطف دلتنگی همیشگی آن است!

شما چطور ، شما هم دلتنگ هستید؟

اصلاً چرا دلتنگ می شویم؟ تا به حال به این موضوع فکر کرده اید؟

گاهی همه چیز در زندگی خوب است و هیچ مشکلی نیست اما باز دلتنگ لحظات گذشته می شویم!

چرا حواسمان به لحظه نیست؟

مگر همین لحظات که در آن هستیم خاطرات شیرین و یا تلخ آینده نیستند؟

پس چرا جوری رقم نخورد که بعد از گذر زمان و مرور آن ها به جای اشک لبخند بر روی لبمان ننشیند!

چرا پس حواسمان به این گذر عمر نیست؟

شاید باید جور دیگری به زندگی نگاه کرد

شاید اصلاً باید جور دیگری باید زندگی کرد...

پس زمان را از دست ندهیم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۰۱
ARYANA

 

بعد از چند روز آشوب و بلوا دیروز با سخنرانی سید مقتدی صدر رهبر جریان صدر عراق ، این کشور آرامش نسبی به خود گرفت.

در طی چند ماه گذشته کشور عراق دچار بحران سیاسی شدید شده است.

به طوری که عملاً دولت از کار افتاده و همه چیز مختل بوده است.

ماجرا از آن جا آغاز شد که نمایندگان جریان صدر در پی برخی مسائل همگی از مجلس استعفا دادند و بعد هم خود مقتدی صدر اعلام کرد دیگر نمیخواهد در سیاست باشد.

این عمل باعث تحسن طرفداران جریان صدر در پارلمان عراق شد.

در واقع پارلمان به تصرف نیروهای طرفدار مقتدی صدر در آمد و این نا آرامی ها تا روز گذشته ادامه داشت و حتی تعدادی کشته و زخمی شدند.

تا این که رهبر جریان صدر در پی سخنرانی از مردم عراق معذرت خواست و به طرفدارانش دستور ترک منطقه سبز عراق را داد.

این اتفاق باعث نگرانی های بسیار زیادی در ایران عزیز ما نیز شده بود.

در آستانه اربیعین امام حسین ، دلدادگان این امام مظلوم خود را آماده شرکت در راهپیمایی اربعین میکنند.

اما این اتفاقات باعث بسته شدن مرزهای زمینی و هوایی شد به طوری که عده ای احتمال کنسل شدن حضور ایرانی ها را در اربیعین میدادند.

با تمام این اوصاف دیروز هرچند موقت این وضع سر و سامانی گرفت.

به خاطر وجود بیماری کرونا چند سالی مردم از زیارت اربعین محروم بوده اند و حالا به علت این اتفاقات ترس به دلشان آماده که نکند از دیدن حرم یار به علت مسائل سیاسی باز محروم شوند.

وزارت خارجه و همچنین دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن تاکید بر سلامت و امنیت مردم ایران در این حماسه دینی از مردم خواست تا فعلا کمی صبر پیشه کنند تا ثبات در اوضاع عراق حاکم شود و بعد به مرزها مراجعه نمایند.

هرچه که میشود امید داریم طایفه ی همیشه مضلوم و زجر کشیده شیعه در هر قوم و ملیتی از این بحران نیز سر بلند بیرون بیاید.

باشد که نگاه آل الله ما را عاقبت بخیر کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۴:۱۵
ARYANA

روزگار گاهی اوقات روی خوشش را به ما نشان میدهد و ما را در خوشی خود غرق میکند.

به طوری که شاید اصلاً در آن لحظات به این فکر نباشیم که ممکن است این خوشی به پایان برسد.

به این فکر نباشیم که شاید بعد از این سرازیری نوبت سربالایی باشد!

گاهی هم بر عکس می شود روزگار روی بد خود را به رخ ما میکشد!

بدبیاری پشت بدبیاری ، ناراحتی پشت ناراحتی و...

شاید در آن لحظات به خاطر حجم سنگین مشکلات و نا امیدی هرگز امید به دیدن طلوع را نداشته باشیم...

شاید هرگز به این مسئله حتی فکر نکنیم که این روزها هم پایان دارد.

اما ما چه بخواهیم و چه نخواهیم روزگار همین است!

هرگز همیشه شما را در شرایط عالی نگاه نمیدارد دقیقاً همانطور که هرگز در ناراحتی مطلق رهایتان نمیکند.

دنیا شبیه به یک نوار دو لبه است.

گاه شادی و گاه غمگین

گاه دارا و گاه ندار 

گاه سالم و گاه ناخوش

این یک چرخه است !

اگر بخواهم راحتر بگوییم یک امتحان از جانب معشوق!

آیا زمانی که شاد هستیم یاد لطف و رحمت خدا هستیم؟

یا فقط در پیچ و خم روزگار یادمان میایید رب العظیمی هست؟

اما نباید نگران بود چون خدا هست

حسبی الله ...

او مقدر میکند و مهربان تر از پدر و مادر است.

اگر شادی و نعمتی در زندگیمان جریان دارد از جانب اوست و اگر غمی هست از کرده ی خود ماست ...

دنیا را جدی نگیریم و در این سرا سخت نگیریم.

روزگار به خوبی برایمان میگذرد و غم امروز فراموش خواهد شد پس غم مخور.

امیدوارم تمام لحظات عمرشما عزیزان در شادی و سلامتی بگذرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۲۶
ARYANA

مهدی صمدی

زاده 27 شهریور  ماه 1373 در تهران

خواننده -آهنگساز –ترانه ‌سرا و نویسنده ایرانی است .

وی دارای مدرک کارشناسی هنر بوده و فعالیت‌های حرفه‌ای خود را از سال 1389  آغاز نموده ‌است .

ایشان تنها فرزند خانواده بوده ،مادر وی آموزگار و پدرشان کارمند وزارت علوم تحقیقات و فناوری بوده‌اند .

در سال 1395 مادر ایشان فوت کرد که تاثیر بسیار سنگینی بر روحیات او گذاشت تاحدی ‌که بسیاری از کارهای غمگین خود را سروده‌ های عاشقانه برای مادرش می‌داند.

ایشان بار ها در صفحه اینستاگرام خود از علاقه زیاد به فرزاد فرومند و موسیقی عرب گفته اند.

ساز تخصصی ایشان پیانو بوده اما توانایی نواختن چندین ساز دیگر را نیز دارد.

 در 1394 موزیک ویدیویی تحت لیبل شرکت رادیو جوان منتشر شد که باعث ممنوع الکاری ایشان گشت نام این موزیک ویدئو حسرت بود که در زمان خود توانست نام این خواننده جوان و با استعداد را بر سر زبان‌ ها بیندازد.

 بعد از مقطع کوتاه ممنوع الکاری در سال 1396 با موزیک نیمکت دوباره نام خود را بر سر زبان ‌ها انداخت و این کار با استقبال عمومی همراه شد.

در جدیدترین اتفاقاتی که برای این هنرمند رخ داده  تیز صفحه اینستاگرام قبلی وی به علت حمایت استوری های حمایتی از مسئله فلسطین و آرمان مقاومت توسط  شرکت متا(اینستاگرام) بسته شد.

اولین رمان رسمی ایشان با نام عاشقانه‌ ای در بیروت به‌ زودی منتشر خواهد شد.

دلنوشته هایی از ایشان در فضای مجازی دست ‌به ‌دست می‌شود که مورد استقبال عمومی نیز قرار گرفته از جمله معروف ترین این دل نوشته ها می توان به :

 

نظم دل‌شوره‌ های شیرین خلوتم را به ‌هم زده ، حجم پر رنگ حضورت را می‌گویم...

 تمام روشنایی‌ های این شهر خبر از آمدنت می‌دهند وقتی‌ که در خلوت من مهمان هستی...

 دلتنگی و انتظار واگن‌ های یک قطار هستند، اول دلتنگ روزهای خوب و آدم‌ هایش می‌شوی و بعد آمدن دوباره‌ی آن لحظات بیچاره ات می‌کند  درست مثل قطاری که هرگز به ایستگاه نخواهد رسید...

سپیده‌ دم که تو چشم می‌گشایی از من فقط خاطره‌ای مانده‌است بیا تا کمی عاشقی کنیم با من از ناگفته‌های بگو...

مدت ها جهان را به دید خود نگریسته ام

و موسیقی کلام مرا جان تازه داد…

ایشان در اظهار نظری جالب در رابطه با خود اینگونه عنوان کردند که :

من نه خود را خواننده می دانم نه آهنگساز و نه شاعر و نویسنده  و هیچ ادعایی نیز در این موارد ندارم !!!

من فقط احساسات درونی خود را بازگو میکنم ، گاه با زبان موسیقی گاه با نوشتن ...

سایت رسمی مهدی صمدی:

https://mahdisamadiofficial.ir/

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۲۴
ARYANA

حال روز فوتبال ما گریه دار است!!!

امروز در تاریخ 8 شهریور ماه سال 1401 یک اتفاق تلخ و بسیار عجیب برای ورزش ایران افتاد.

در عین ناباوری همگان مهدی تاج بار دیگر به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد...

این یک فاجعه بزرگ برای ورزش ایران محسوب میشود.

اجازه دهید به تاریخ  اردیبهشت ماه 1398  رجوع کنیم.

قرار داد ننگین با سرمربی بلژیکی امضا شده و وی با دست مزدی که حتی در رویاهایش هم نمیدیده سبکان هدایت یوزپلنگ های ایرانی را به عهده گرفت.

هرچند که عمر این هدایت بسیار کوتاه بود و بعد از گذشت چند بازی که با شکست و حتی به قیمت از دست دادن جام جهانی در حال پیشروی بود به پایان رسید اما قرارداد ترکمان چای آن که توسط جناب رئیس الرئسا عالیجناب و متخصص بستن قرار دادهای نامنظم آقای مهدی تاج بسته شده تا سال های سال دامن گیر فوتبال ما خواهد بود.

قراردادی که از جیب مردم به جیب دلال ها رفت .

قراردادی که با پولش مشکل آب سیستان همیشه سرفراز حل می شد.

قرار دادی که با پولش میشد تا حد زیادی مشکلات غرب کشور و مسئله کوله بری را حل کرد.

قراردادی که با پولش می شد درذ اطراف تهران شروع به ساخت مسکن باکیفیت کرد و فشار سنگین این قسمت را به حداقل رساند.

اما این قرارداد فقط کاری کرد که ولموتس و جدآبادش تا سال ها برای مردم ایران دعای خیر کنند.

چرا که نه حالا و نه هیچ زمان دیگری ایشان نمیتوانند چنین قرارداد شیرینی را با تیمی ببندند.

رسم است در کشورهای مدرن جهان مدیری که چنین فضاحتی را برای مردمش متحمل شده خود استعفا بدهد و تا پایان عمر به سراغ مدیریت نرود، البته که قانون و عدالت در کشورهای ذکر شده چنین مدیری را به محکمه می خواند و بابت هر یک دلار هدر رفته او را بازخواست میکند.

اما اینجا ایران است!

سرزمینی که فردی با این گند تاریخی دوباره به خود اجازه کاندیداتوری میدهد و در انتخابات شرکت می کند، ژست طلبکار میگیرد و خود را منجی و نجات دهنده ی فوتبال میداند!!!!!!!!!

و جالب تر که مجمع فدراسیون با رای بالا او را دوباره بر مسند ریاست می نشاند و آریالای همیشه رئیس در نطق اولیه از دور ریختن گذشته ها سخن میگوید!!!!

در ژاپن چنین مدیری هاراگیری میکند...

اما در ایران دوباره به ریاست می نشیند .

البته جای تعجب هم ندارد، در فوتبالی که بازیکنان تیم ملی به یک باند تبدیل شده و ندای بازگشت کیروش را سر می دهند...

در فوتبالی که کاپیتان تیم ملیش کوچکترین محبوبیتی بین مردم ندارد....

در فوتبالی که امسال علی کریمی ها و علی دایی ها ، دادکان ها خانه نشین هستند...

نباید انتظار داشتن نظم و ثبات را داشت.

اتفاقاً باید منتظر چنین لحظات زیبایی بود!!!

فوتبالی که کوچکترین ارزشی برای اسطوره های خود قائل نیست...

فوتبالی که در آن مربی های داخلی اجازه عرض اندام ندارند..

 فوتبالی که فردی با افتخارات و سابقه ی امیر قلعه نویی را در حد انتخاب سرمربی گیری تیم ملی نداند...

فوتبالی که آدم حسابی هایی چون محرم نویدکیا را خانه نشین میکند..

فوتبالی که علی کریمی و علی دایی را در خود نمی خواهد باید هم به این روز بیفتد!!!

اینجا بهشت ادم های نان به نرخ روزخور است.

از فردا منتظر ندای بازگشت  جناب همیشه شاکی(کیروش) باشید.

و البته مترجمش که از خود او کیروش تر است...

حیف از این همه سرمایه و حیف از این همه خون دل خوردن های بی فایده...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۱۶:۲۱
ARYANA